در بسیاری از روایات شیعی، مسأله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانستهاند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت میشود که مقصود مسلمانی است که شیعه اث چکیده کامل
در بسیاری از روایات شیعی، مسأله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانستهاند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت میشود که مقصود مسلمانی است که شیعه اثناعشری نباشد. مخالفت نیز گرچه میتواند در حوزههای مختلفی، مانند اعتقاد به تجسیم و تشبیه و جبر و تفویض باشد، لکن بارزترین مصداق مخالفت، مخالفت در مسأله امامت و ولایت است. از سویی، در روایات بسیاری نیز تصریح شده که هر کس توحید و نبوت را بپذیرد، مسلمان است و تمام احکامی که برای مسلمان ثابت است، بر او نیز جاری میشود. بررسی روایات مرتبط در هر دو سو و نیز مراجعه به سایر روایات و کلام علمای امامیه نشان میدهد که هیچیک از دو حکم اسلام و کفر را نمیتوان به طور مطلق برای تمام مخالفان ثابت نمود؛ بلکه هم در حوزه حکم به اسلام و کفر و هم در معنای مخالف باید حکم به تفصیل نمود. آنچه میتوان به طور یقینی ثابت نمود این است که کفر به معنای خروج از اسلام تنها برای مخالف معاند ثابت است، اما برای سایر اصناف مخالف، یعنی مخالف جاهل و منکر، حکم به اسلام میشود و اطلاقات و عموماتی که در روایات وارد شده و کفر را برای مطلق مخالف ثابت میکند، بر مراتب و درجات مختلف کفر و ایمان حمل میشود.
پرونده مقاله
علیرغم قرابت مباني عام کلامی سلفيان وهابي و جهادي، انكار مدخليت عمل در تحقق ايمان از سوي وهابيت و اصرار بر مدخليت عمل در تحقق ايمان از سوي جهاديون، اين دو گرايش سلفيه معاصر را در مسئله ايمان و كفر در مقابل يكديگر قرار داده است. اين نوشتار با روش تحليل كتابخانه اي پس از چکیده کامل
علیرغم قرابت مباني عام کلامی سلفيان وهابي و جهادي، انكار مدخليت عمل در تحقق ايمان از سوي وهابيت و اصرار بر مدخليت عمل در تحقق ايمان از سوي جهاديون، اين دو گرايش سلفيه معاصر را در مسئله ايمان و كفر در مقابل يكديگر قرار داده است. اين نوشتار با روش تحليل كتابخانه اي پس از تبیین محل نزاع سلفيان وهابي و جهادي، به واكاوي اهم نقدهاي متقابل اين دو جريان سلفي در اين مسئله پرداخته است. تحليل نقدهاي متقابل سلفيان وهابي و جهادي روشن مي دارد كه هر دو گروه ادعاي استناد باورهاي خود به فهم سلف از كتاب و سنت را دارند و در عين حال بر دو موضع كاملا متضاد پافشاري مي-كنند كه همين امر گواه روشني بر تشتت مباني فكري سلفيه معاصر به طور عام و سلفيان وهابي و جهادي به طور خاص است. از سوی دیگر تشبیه جهادیون به خوارج از طرف وهابیون و تشبیه وهابیون به مرجئه از طرف جهادیون به این معناست که بطلان باورهاي خوارج و مرجئه را واضح مي دانند و در نتیجه هر دو جریان اجماع مرکب بر فاسدالعقیده بودن خود دارند. اگرچه مرتبا علماي وهابي، ضمن تبرئه خود از تكفيرگرايي، سلفيان جهادي را بدليل تكفير اهل معصيت، مروج تكفيرگرایی معرفي مي كنند، اما عملكرد تاريخي سلفيه وهابي و جهادي نشان میدهد هر دو طيف نوعي از خوارج مسلكي را در مسئله ايمان و كفر اتخاذ کرده و بدون پشتوانه منطقی به تکفیر مسلمین رو آوردهاند. با این تفاوت که جنس تكفير وهابيت، كفر در امور عبادي فردي و جنس تكفير جهاديون عموما كفر در امور اجتماعي و حكومتي است.
پرونده مقاله
مسئله تكفيربيشتر جنبه كلامي دارد تا فقهي و خا ستگاه آن نيز اعتقادي است بسياري از متكلمان بين كفر و ايمان را ملكه و عدم ملكه مي دانند يعني اگر مو من به خدا نباشد كافر خواهد بود، نفاق وصفات منافقین در سیزده سوره از قرآن مطرح شده است. دراوایل سوره بقره نیز خداوند افراد چکیده کامل
مسئله تكفيربيشتر جنبه كلامي دارد تا فقهي و خا ستگاه آن نيز اعتقادي است بسياري از متكلمان بين كفر و ايمان را ملكه و عدم ملكه مي دانند يعني اگر مو من به خدا نباشد كافر خواهد بود، نفاق وصفات منافقین در سیزده سوره از قرآن مطرح شده است. دراوایل سوره بقره نیز خداوند افراد را به سه گروه مومن، کافر و منافق تقسیم و به جهت پیجیدگی شخصیت منافقان، خصوصیات آنان را مورد توجه قرار داده است ودر سوره نهم از قران که نام های متعد دی دارد ومعرو ف ترین آنها(براءت،توبه،فاضحه) است برائت به این جهت که آغاز آن بیزاری خداوند از مشرکان است ، توبه به خاطر اینست که در این سوره از توبه سخن فروان به میان آمده و نام گذاری به( فاضحه) به جهت آنست که آیات مختلفی از آن بیان کننده رسوایی و فضاحت منافقان و پرده بر داری از باور ها و اعمالشان بوده.دراین پژوهش بررسی مي شود منافق کافر است وخارج از اسلام؟ یا کفرش دارای مفهومی است عام؟ (پنهان کردن حق) برخی اعتقاد دارند اسلام ظاهری برای مسلمان بودن فرد کافی است وایمان درونی لازم نیست. از این منظر منافق مسلمان است و می تواند ارث ببرد و با مسلمان ازدواج کند، برخی دیگر معتقدند ارتکاز ذهنی از اسلام، ایمان و باور های درونی اوست و اسلام ظاهری کفایت نمی کند؛ در نتیجه منافق کافر است احکام وآثا ر کفر بر او جاری است وحق شهروندی در جامعه اسلامی از او سلب می گردد و در آخرت عذابی جاودانه دارد.گفتنی است پیامدها وآثار مربوط به نفاق در حوزه باورها واعتقادات است. لکن درحوزه رفتار و عمل همچون ریاء با کفراصطلاحی متفاوت است و به معنی خروج از اسلام نمیباشد.
پرونده مقاله